مدرسه عشق مدرسه ی نمونه آزادگان |
|||||||||||||||||
پنج شنبه 8 تير 1391برچسب:, :: 9:35 :: نويسنده : عله
نظریه خلق السائه خلاصه طبق نظریه خلقالسعه(پیدایش خود به خودی) موجود زنده از ماده مرده مثل گوشت در حال فساد به وجود مییاد. پاستور در عوض عقیده داشت که آنچه که ما می بینیم در واقع آثار ناشی از میکروب های غیرقابل دیدن یا به اصطلاح ژرم در هواست. او برای اثبات نظر خودش لولههای آزمایش رو پر از شیره گوشت پخته و جوشیده شده کرد که هریک تنها از طریق لوله ای به شکل S با هوای بیرون رابطه داشت. برطبق نظریه "پیدایش خود به خودی حیات" این اتفاق باید پس از مدت کوتاهی به شکلی معجزه آسا رخ دهد. ولی پس از ماهها انتظار چنین اتفاقی رخ نداد. این نتیجه برای پاستور کاملاً قابل انتظار بود. جوشاندن موجب کشته شدن همهی باکتریهای موجود در شیره گوشت شد و ژرمهای جدید نیز به دلیل دهانه های لوله ای S مانند نتوانستند خود را به آنجا برسانند. طرفداران پیدایش خود به خودی حیات کوشیدند با این ادعا که جوشاندن به هر صورت و به هر نحوی «نیروی حیاتی» اسرارآمیز را از بین برده، موضوع را منحرف کنند. پاستور برای پاسخ به اونا بعضی از دهانههای شیشه ای S شکل را شکست و منتظر ماند. بر طبق نظریه پیدایش خود به خودی حیات هیچ اتفاقی نباید میافتاد چون نیروی حیات مرده بود. ولی شیره گوشت به تدریج کدر شد چون مانعی بر سر راه میکروب ها برای رسیدن به محتویات درون لوله های آزمایش نبود. پاستور ثابت کرد که نیروی حیات در واقع افسانهای بیش نیست. از سوی دیگر آزمایش وی مشخص کنندهی قدرت میکروبهای غیرقابل دیدن نیز بود. نظریهی او تحول عظیمی در علم پزشکی بوجود آورد. خـلـق الـسـاعـه نظریه خلق الساعه به معنای پیدایش خود به خودی موجود زنده میباشد که در زمان ارسطو مورد قبول مردم واقع شد و از جمله طرفداران آن "ون هلمونت" بود.اما فرانچسکو ردی این نظریه را منسوخ کرد ولی بعد ها پاستور این نظریه را به طور کامل و قطعی باطل کرد که به شرح زیر میباشد: رد شدن نظریه خلق الساعه (پیدایش خودبخودی ماده زنده از ماده ی غیر زنده) توسط لویی پاستور مختصری در رابطه با پاستور : لویی پاستور دانشمند ، پزشك ، شیمیدان ، زیست شناس و باكتری شناس بزرگ فرانسوی در دهكده ی دل (Dole) ناحیه ی ژورا زاده شد . او در دوران كودكی هیچگونه هوش زیادی از خود نشان نمی داد ولی بسیار كوشا و بردبار بود. به خاطر اینكه از استادان خود پرسش های شگفت آوری می كرد ، از گروه شاگردان نخبه و ارزنده به شمار می رفت . پاستور در جهان به پدر میكروبیولوژی (میكروب شناسی) مشهور است . نام او در میان اندیشمندان و نیكوكاران جهان ،همیشه به یادگار خواهد ماند آزمایشهای مشهور پاستور كه منجر به باطل شدن نظریه خلق الساعه شدند : آزمایش اول : پاستور لوله ای شیشه ای برگزید و درون آن مقداری پنبه قرار داد . سپس با كمك تلمبه ای ، مقداری هوا به درون لوله كشید . سطحی از پنبه كه هوا از آنجا وارد لوله می شد ، رفته رفته رو به تیرگی گذاشت تا اینكه به كلی سیاه شد . پاستور این پنبه را در مخلوطی از اتر و الكل وارد ساخت و آنچه را كه در ته محلول رسوب كرده بود زیر میكروسكوپ ساده ی خود بررسی كرد . در این بررسی مشاهده كرد كه ذره های گوناگون گرد و غبار ،گرده های گل ها ، باكتری ها ی فراوان ، هاگهای گوناگون و حتی تارهای پشم در رسوب وجود دارد . پاستور از نخستین آزمایش خود نتیجه گرفت : هوا میكروب های فراوان دارد . آزمایش دوم : پاستور مقداری آبگوشت كه در آن گوشت بدون چربی پخته و آب وجود داشت و محیط غذایی مناسبی برای میكروب ها به شمار می رفت را در شیشه ی دهانه بازی ریخت و آن را در مجاورت هوا قرار داد . پس از چند روز آبگوشت گندیده شد . او آبگوشت گندیده را زیر میكروسكوپ ساده ی خود نگاه كرد و آن را پر از میكروب یافت . پاستور برای اینكه اطمینان حاصل كند كه میكروب های هوا سبب گندیدگی آبگوشت شده اند ، مقداری از آبگوشت تازه را در شیشه ی دهانه باریكی ریخت و پس از جوشاندن ، دهانه ی شیشه را گرما داد تا گداخته شدو با این كار دهانه ی آن را بست. این آبگوشت مدت ها بدون آنكه گندیده شود ، همچنان سالم باقی ماند . پاستور از این آزمایش نتیجه گرفت : جوشاندن آبگوشت ، میكروبهای هوا را كه عامل گندیدن آبگوشت هستند ، از بین می برد . آزمایش سوم : پاستور برای یافتن اطمینان بیشتر از اینكه میكروب های هوا سبب آلوده شدن آبگوشت شده اند ، یك بالون انتخاب كرد و در آن آبگوشت ریخت و جوشاند . سپس ظرف و آبگوشت جوشیده ی درون آن را توسط یك لوله ی خمیده ، در معرض هوا قرار داد .مدت ها گذشت و فسادی حاصل نشد . در این آزمایش ، لوله ی خمیده ، مانع ورود میكروب های زنده ی هوا به درون آبگوشت شده بود . سپس پاستور با خم كردن ظرف ، مقداری از آبگوشت را وارد لوله ی خمیده ی متصل به ظرف آبگوشت كرد . سپس این آبگوشت موجود در لوله را با خم كردن مجدد ظرف ، به ظرف آبگوشت برگرداند . پس از مدتی آثار فساد و گندیدگی در آبگوشت ظاهر شد . پاستور نتیجه گرفت : آبگوشت خودبخود گندیده نمی شود ، بلكه میكروبهایی كه در ناحیه خمیده لوله قرار داشته اند باعث گندیدن آبگوشت شده اند . مقاومت مخالفان پاستور : معتقدین به خلق الساعه به آزمایشهای پاستور این ایراد را وارد كردند كه : گرما دادن آبگوشت شرایط محیطی لازم برای خلق الساعه را از بین می برد . و اگر گرما وجود نداشته باشد ، حتما همه ی میكروب ها به وجود خواهند آمد . پاستور برای رفع این ایراد آزمایشی دیگر انجام داد كه به آزمایش چهارم پاستور مشهور است . با این آزمایش دیگر شكی باقی نماند كه نظریه خلق الساعه باطل است . آزمایش چهارم : پاستور ظرفی شیشه ای مطابق شكل تهیه كرد . این ظرف را قبلا گرما داد تا بدون میكروب شود . سپس دهانه ی بالایی آن را از پنبه ی استریل (بدون میكروب) پر كرد . نوك تیز لوله و پهلوی شیشه را با الكل پاك كرد و پوست گردن اسبی را هم با الكل پاك كرد . سپس نوك تیز شیشه را به سیاهرگ گردن اسب فرو كرد و كاری كرد كه سر آن بشكند . (كاری شبیه تولید سوزن سرنگ) . پاستور از بالای پنبه هوای درون شیشه را با تلمبه بیرون كشید .در نتیجه ی بیرون كشیده شدن هوای شیشه و ایجاد خلاء نسبی ، خون سیاهرگ گردن اسب به درون شیشه سرازیر شد . هنگامی كه مقدار كافی خون اسب درون شیشه جمع شد ، پاستور با احتیاط لوله ی نوك تیز را از گردن اسب بیرون آورد و بلافاصله نوك لوله را یست . خون درون شیشه مدت ها بدون آنكه گندیده شود بلقی ماند و حال آنكه اگر خون در مجاورت هوا قرار می گرفت فوراً فاسد می شد . پاستور در آزمایش چهارم بدون گرما دادن خون مانع آلوده شدن آن به میكروب شد و ثابت كرد : خون خودبخود میكروب (موجود زنده) تولید نمی كند . http://www.shivaazimi-geologe.blogfa.com/ نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان
|
|||||||||||||||||
|